وبلاگ دانشجویان اصلاح ارومیه

وبلاگ اصلاح نباتات:دارای انواع مقاله ها و تحقیقات در زمینه کشاورزی .

وبلاگ دانشجویان اصلاح ارومیه

وبلاگ اصلاح نباتات:دارای انواع مقاله ها و تحقیقات در زمینه کشاورزی .

الودگی اب های کشور

آلودگی آب های ما:

 

مرز شمالی کشور پهناور ما را آب های دریای خزر و مرز جنوبی آن را آب های خلیج فارس تشکیل داده است. که هزاران سال پیش علاوه بر استفاده برای رفت و آمد و حمل و نقل دریایی از نعمت های فراوان خدادادی در آنها ، نظیر انواع و اقسام ماهیهای لذیذ و میگو و به ویژه خاویار معروف دریای خزر برای تغذیه استفاده می شود. اما متاسفانه هر دوی این آب ها به علل و عوامل مختلف آلوده شده اند و آلودگی آن نیز روز به روز افزایش پیدا می کند.

 

دریای خزر :

 

شرایط زیست محیطی دریای خزر بسیار نا مطلوب است . چون این دریا بر عکس همه دریا ها که راهی به سوی آب های آزاد دارند ، بسته است . و چون با تمام وسعتش در محاصره خشکی قرار گرفته ، هر روز آلودگی بیشتری به آن اضافه می شود . این آلودگی ها ، تنوع زیادی دارند که از آلاینده های نفتی از چاه های فراوان نفت اطراف آن و غرق شدن کشتی نفت کش جمهوری اسلامی ایران (آذربایجان) در پاییز 1381 گرفته تا سموم کشاورزی و فلزات سنگین و مواد شیمیایی پخش شده از صنایع از طریق رودخانه های اورال ، ولگا ، ارس و فاضلاب های بنادر و شهری اطراف این دریا که همگی فاقد تصفیه خانه هستند تشکیل یافته است.

 

بدیهی است که نشت آلودگی های هوا و باران های اسیدی نیز به آن افزوده می شود. آلودگی آب دریای خزر و صدمات وارده بر نظام زیستی آبزیان باعث شده که از تعدادماهیها و گیاهان آبزی کاسته شود . بستر دریای خزر که روزی پوشیده از گیاهان زیبای دریایی بوده ، امروزه درر بعضی از بخش ها خالی از هر گونه موجود زنده گیاهی یا جانوری می باشد.

 

لایه های آلودگی در کف دریا روی هم انباشته شده است و لجن نفتی را بر طبق بررسی هایی تا 5/1 متر تشکیل داده است. و این مناطق را مناطق مرده می نامند چون خالی از زندگی است و گیاهان در آن رشد نمی کنند و جانوران می میرند. لجن های نفتی حتما گورستان بزگی از ماهیان و آبزیان شده است.

 

امضاء سند کنواسیون محیط زیست دریای خزر به کمک سازمان های بین المللی ، زیست محیطی را برای حفظ اکوسیستم این دریا به همراه داشت. خانم دکتر ابتکار ریاست سازمان حفاظت محیط زیست جمهوری اسلامی ایران طی یم مصاحبه مطبوعاتی « کنوانسیون تهران » را آغازی برای نجات دریای خزر قلمداد کرد.*

 

خلیج فارس :

 

آب های خلیج فارس که با شروع حمل و نقل توسط کشت های نفتکش و آمد و شد روز افزون کشتی های باری موتوری ، آلودگی آن آغاز شد در جریان دو دهه اخیر به علل و حوادثی که متعاقبا به آن اشاره خواهد شد ، شدیدا آلوده شده و نظام زیستی آن آسیب دیده است.

 

خلیج فارس با داشتن 25 پایانه ((ترمینال)) بزرگ نفت ، 30 درصد حجم ترافیک نفتکش های جهان را به خود اختصاص داده است . تنگه هرمز حد فاصل دریای عمان و خلیج فارس هر سال شاهد عبور 20 تا 30 هزار نفتکش از این محل است . نشت 15 هزار تن در- مقیاس متریک – مواد نفتی در اثر تراکم رفت و آمد نفتکشها ، این محل را به آۀوده ترین محیط زیست دریایی تبدیل کرده است .

 

به طور کلی 1/3 درصد میزان آلودگی نفتی جهان به این منطقه اختصاص دارد که این مقدار در واقع 47 برابر میانگین مقداری است که برای این ناحیه در نظر گرفته شده است . منطقه دریایی خلیج فارس دارای 34 حوزه نفت و گاز با 800 حلقه چاه تولیدی می باشد . فوران مهم در شرایط غیر معمولی می تواند فاجعه آفرین باشد.

 

دیگر آب ها:

 

آب رودخانه ها ، نهرها ، دریاچه ها ، منابع آبهای تحت الارضی و زیرزمینی دراثرعوامل گوناگون نظیر جریان آب فاضلابها ، کارخانه ها ، منازل با توجه به مصرف زیاد و روزافزون شوینده ها ، پاک کننده ها ، شامپوها و نظایر آن و همچنین مزارع کشاورزی ، سیفی کاری و باغات که از کود شیمیایی و سموم دفع آفات استفاده می شود و نیز مراکز دفن زباله به طور روزافزون آلوده شده و بدیهی است آبی را که ما می آشامیم به مقدار متفاوت آلودگیهایی بویژه شیمیایی به همراه دارد و تصفیه خانه ها هرگز قابلیت و امکان مقابله با تعداد زیادی مواد شیمیایی از این بابت و ترکیبات ناشی فعل و انفعالات شیمیایی آنها را ندارند و نخواهند داشت.

 

ما خود مسئول بدی کیفیت آب هستیم :

 

وقتی آب برای مصرف به اندازه کافی وجود ندارد ، به دلیل اینکه آب کثیف و آلوده شده است ، به بدی روش فاضلاب ها ، تاسیس کارخانه ها و شهر های صنعتی در محل های نا مناسب و روش های غلط آبیاری که از جمله عاملان آنه هستند باید توجه شود . در کشور سوئد که اغلب آب فراوان وجود دارد ، هم از جهت اینکه جمعیت این کشور نسبت به مساحتش کم است و از طرف دیگر بارش باران و رودخانه ها و نهرهای زیادی وجود دارد و در سالهای اخیر از بخش آلودگی ها به آب ها کاسته شده است.

 

در دهه 1960 و 1970 بخش های استان در زمینه ساخت تصفیه خانه ها اتصال دارند که کیفیت بالایی پیدا کرده اندو صنایع نیز از بخش آلودگی ها در فاضلاب ها کاسته اند. معهذا به علل مختلف کیفیت آب آشامیدنی در سوئد بد تر و بدتر می شود. به ویژه آب چاه های آب شیرین شخصی محتوی مقدار زیادی فلزات و نیترات است.

 

وضع آب در آینده:

 

زیاده روی و اسراف در مصرف آب از یک سو و اثرات خشکسالی ناشی از تغییرات آب و هوا به علت آلودگی هوا از سوی دیگر تهدیدی برای کمبود آب در آینده پیش بینی می شود . ولی کمبود آب به ویژه آب آشامیدنی تنها به عنوان دو مورد بستگی ندارد. بلکه آلودگی روز افزون آبهای آشامیدنی که همگی در آن سهمی داریم و مقصر هستیم ، خود ممکن است باعث کمبود شدید آب اشامیدنی سالم در آینده گردد که باید همگی ما ومسئولین ذی ربط به این خطر حیاتی توجه کنیم و جلوی آلودگیها را بگیریم . با توجه به این که موانع و مشکلات گوناگون در سر راه رسیدن به هدف وجود دارد.


منبع

یخچالها

یخچالها

یخچال ها توده های یخی هستند که در اثر تبلور مجدد برف تشکیل می شوند. یخچال ها می توانند تحت تأثیر نیروی جاذبه از حرکت و جریان روبه جلو برخوردارشوند.بطور دائم ۷% سطح کل خشکی های زمین از برف پوشیده شده است .

 

یخچال ها توده های یخی هستند که در اثر تبلور مجدد برف تشکیل می شوند. یخچال ها می توانند تحت تأثیر نیروی جاذبه از حرکت و جریان روبه جلو برخوردارشوند.بطور دائم ۷% سطح کل خشکی های زمین از برف پوشیده شده است . دریاها و رودخانه های یخ متحرک به یخچال های طبیعی شهرت دارند. در قلب قطب شمال، قطب جنوب و مناطق کوهستانی و مرتفع زمین یخچال های طبیعی فراوانی وجود دارند. یخچال ها در گذشته از گستردگی بیشتری برخوردار بوده اند، به طوریکه نواحی که امروزه نواحی معتدل زمین را شامل می شوند در دوره های یخچالی گذشته پوشیده از یخچال های طبیعی بوده اند. یخچال ها عامل مهم در فرسایش، حمل و نقل و رسوب گذاری در دوران های مختلف زمین شناسی و همچنین در حال حاضر می باشند. ● چگونگی تشکیل یخچال حد ارتفاع برف های دائم خط تعادل نام دارد که با عرض جغرافیایی ،جهت قرارگیری دامنه، فراوانی بارندگی ودیگر شرایط محلی نظیر بادهای گرم و زمان نزولات تغییر می کند. بطور مثال متوسط این حد در نواحی قطبی و نزدیک قطب تا ارتفاع ۶۰۰ متر از سطح دریا، در منطقه آلپ ۲۸۰۰ تا ۳۱۰۰ متر و در مناطق استوایی به ۵۴۰۰ تا ۵۸۰۰ متر می رسد. این حد تعادل در دماوند در ارتفاع ۳۵۰۰ متری واقع است. در شرایط اقلیمی مناسب بخشی از برف ممکن است تابستان را بدون ذوب شدن پشت سر گذاشته و به تدریج با گذشت سالها این انباشتگی رشد عمیق تری یافته و درنهایت می تواند منجر به تشکیل یخچال طبیعی شود. بلورهای یخ سازنده یخچال های طبیعی نوعی کانی به شمار آمده و توده های یخ یخچال های طبیعی که از تعداد زیادی بلورهای بهم قفل شده بوجود می آید نوعی سنگ دگرگونی محسوب می گردد ،که همچون دیگر سنگهای دگرگونیبا افزایش دما ذوب میشوند. ● طبقه بندی یخچال های طبیعی یخچال های طبیعی جهان به چهار دسته اصلی طبقه بندی می شوند: ۱) یخچال های دره ای (Valley glaciers)۲- یخچال های کوهپایه ای (pediment glaciers)۳- یخچال های پهنه ای (Ice sheets)۴- یخچال های قاره ای (Continental glaciers). یخچالهای دره ای در واقع رودهایی از یخ هستند که در دره های مناطق کوهستانی جریان دارند و همانند رودها از پهنا و عمق و طولهای متفاوتی برخورداند. یخچال های کوهپایه ای یا کوهستانی، را که گاه یخچال های آلپی نیز می نامند، یخچال هایی هستند که در دامنه کوههای مرتفع تغذیه شده و از پهلوی کوهها به طرف پایین جریان می یابند. یخچال های کوهستانی بسیار کوچک را یخچال های دیواره ای (Cliff glaciers) و یخچال های آویزان یا معلق (Hanging glaciers) و یخچالک (glacieret) می نامند. از آنجا که سرعت حرکت پهلوها و کف هر یخچال بر اثر اصطکاک ناشی از تماس با دیواره و بستر دره کاهش می یابد، بیشترین سرعت یخچال معمولاً در محلی بالاتر از کف دره و در میانه یخچال می باشد حرکت یخچال های طبیعی از چند سانتیمترتا چند متر در روز متفاوت است. اگرچه حرکت اکثر یخچال ها کند است اما گاهی برخی از آنها حرکتی بسیار سریع از خود نشان می دهند که موج (surge) نامیده می شود. سریعترین پیشروی که بوسیله مشاهدات واقعی مورد تأیید و تصدیق قرار گرفته برابر با ۱۱۰ متر در روز و متعلق به یخچال کویت] واقع در کوههای شمال هندوستان بوده است علت حرکت سریع یخچال ها را نبود ثبات یخچال می دانند، که به نیروی جاذبه اجازه می دهد یخچال ها را از روی سطحی که بر آن قرار گرفته اند حرکت دهد. انباشت مقادیر ی آب اضافی در کف یخچال یکی از راههایی است که احتمالا موجب افزایش فشار در داخل یخچال شده و در نتیجه ذوب شدن یخ در کف یخچال، موجب حرکت آن شود. ▪ یخچال های سرد و گرم تمام یخچال ها سرد هستند اما برخی از آنها سردتر از حد معمول می باشند. یخچال سرد، یخچالی است که در طول ماههای تابستان نیز هیچگونه ذوبی در آن صورت نمی گیرد و دمای آن همیشه زیر نقطه انجماد است ولی یخچال گرم یخچالی است که در فصل تابستان به نقطه ذوب می رسد. ▪ کوه یخی یا (iceberg) کوه یخی (Iceberg)، قطعات درشت یخ است که از انتهای رو به دریای یخچال شکسته و جدا شده است.بخش زیادی از حجم کوههای یخی درداخل آب قراردارد.حرکت این قطعات یخی در سطح دریا وذوب شدن آنها باعث میگرددکه رسوبات حمل شده توسط آنها در دریا رسوب کند وقطعات درشت را درون رسوبات دانه ریز دریایی آزاد نماید . ▪ سیرک یخچالی Cirques) هر سیرک یخچالی حوضچه ای است که یخچال کوهستانی از آن جریان می یابد به عبارت دیگر، نقطه کانونی تغذیه یخچال، سیرک نامیده می شود. پس از ناپدید شدن یخچال و ذوب تمام آن سیرک یخچالی به صورت آمفی تئاتری بزرگ و یا کاسه ای عظیم ظاهر می شود که بخشی از یک سوی آن بریده شده است دریاچه ای را که در سنگ بستر حوضچه کف سیرک تشکیل می شود دریاچه سیرکی (Tarn) می نامند. ▪ دره یخچالی (Glacier valley) یخچال طبیعی معمولاً به جای ساختن دره ، مسیر دره های ساخته شده را دنبال می کند. دره های یخچالی معمولاً دارای نیمرخ عرضی پهن U شکل هستند در صورتیکه دره های کوهستانی معمولاً V شکل می باشند. ▪ یخرفت (Drift) واژه کلی یخرفت به تمام رسوباتی به اطلاق می شود که یابطور مستقیم بوسیله یخچال ویا اینکه بوسیله فعالیت های یخچالی در درون دریاچه ها ، اقیانوس ها و یا رودها رسوب کرده اند. یخرفت ها به دو دسته لایه دار و فاقد لایه بندی تقسیم می شود. به یخرفت های بی لایه ای که بطور مستقیم بوسیله یخ یخچال به جا گذاشته می شوند ،تیل (Till) می گویند. تیل ها از مخلوط اتفاقی قطعه های سنگ در اندازه های مختلف تشکیل شده و می تواند قطعات بزرگ چند تنی تا دانه های کوچک رس را دربر گیرد قطعات بزرگ معمولاً مخطط و صیقلی هستند (به علت ساییدگی ناشی از حمل به وسیله یخچال). ▪ مورن(؟Moraine) مورن واژه کلی برای توضیح بسیاری از اشکال حاصل از رسوبات یخچالی( تیل) می باشد مورنهایی انتهایی آخرین حد پیشروی یک یخچال را نشان می دهند. مورن های انتهایی هر یخچال کوهستانی به هلالی شباهت دارد که قسمت مقعر آن در جهت پایین دره گسترش یافته است. ● دوره های یخچالی دوره های یخچالی شاخص دوران چهارم بخصوص دور پلیستوسن هستند. هرچند دوره های یخچالی پیش از پلیستوسن در دوران پالنوزوئیک و پرکامبرین نیز شناخته شده است. دو دوره اصلی یخچالی در طول دوران چهارم شناخته شده که بوسیله یک دوره اصلی بین یخچالی میندل- ریس (Mindel- Riss) از یکدیگر جدا می گردند. هر یک از این دو دوره یخچالی نیز به تعدادی دوره هایکوچک تقسیم می شوند و دارای مراحل پیشرونده یا به تاخیر افتاده ای هستند که وجود آنها مشکل تعیین سن مطلق یخچالها را زیادتر می کند. یخچالها در اروپای شمالی، آلپ و آمریکای شمالی شناخته شده اند. تعداد هر یک آنها در این مناطق نیز متفاوت است و هم ارزی لازم تنها بین یخچالهایی که به دوره های جدیدتری تعلق دارند، دیده می شود: ۱) در اروپای شمالی سه دوره یخچالی تشخیص داده شده است: - الستر: (Elster) یخچالها از مناطق بسیار دور تا منطقه لایپزیک پیشروی کرده بودند. - ساآل :(Saal) یخچالها از منطقه قبلی نیز بیشتر تجاوز کرده و تا حاشیه منطقه رن (Rhin) پیشروی کرده اند. - ویستول :(Vistule) یخچالها به هامبورگ رسیده و مورنهای آن از دانمارک تا ورشو و از آنجا تا روسیه بجای مانده است. بعد از این سه دوره یک دوره یخچالی تاخیری فرا می رسد که پهنه آن تا کشورهای اسکاندیناوی محدود بوده و به وسیله دریای بالتیک احاطه می شوند. ۲) در آلپ پنج دوره یخچالی شناخته شده است: - دوره یخچالی دونائو (Donau)، گونز (Gunz) و میندل (Mindel) که نام آنها از دانوب و شعبات آن گرفته شده و همزمان با دوره الستر است. - ریس: (Riss) این دوره یخبندان در داخل کوه های آلپ پیشروی کرده و تمام جلگه سوئیس را می پوشاند. - وورم (Vurm): وسعت این یخبندان کمتر از ریس است و یخچال رن به لیون نمی رسد. دوره تاخیری در منطقه آلپ با رشته ای از مورنها که اغلب دریاچه های بزرگ جبهه شمالی (دریاچه های فرانسه، سوئیس و اطریش) و جنوبی (دریاچه های ایتالیا) آلپ را احاطه کرده اند، مشخص می شود. ۳) درآمریکای شمالی چهاردوره یخچالی دیده می شود که بترتیب عبارتند از: نبراسکا، کانزاس، ایلینویز و ویسکانسین. دوره ویسکانسین با دوره های ویستول و وورم و دوره ایلینویز با دوره های ریس و ساآل از نظر زمانی مطابقت دارند. آب و هوای دوران چهارم بطور متناوب تغییر کرده و وجود دوره های یخچالی و بین یخچالی که اولی از روی پایین بودن درجه حرارت و فراوانی ابرها و دومی از روی بالاتر بودن درجه حرارت و کمتر شدن میزان ابرها تشخیص داده می شوند،نشانه های این تغییرات هستند. هر یک از این نوسانات با جابجا شدن مناطق آب و هوایی قطبی به طرف استوا در دوره یخچالی و به طرف قطب در دوره بین یخچالی همراه بوده است. علت اصلی هنوز شناخته نشده ولی به نظر می رسد علت ایجاد این دوره های یخچالی در پلیستوسن ایجاد یک دوره سرد شدن کند و بلند مدت شرایط آب و هوایی بوده که از اوایل ترشیری شروع شده و در پی آن یکسری نوسانهای کوتاه مدت آب و هوایی ایجاد شده که دوره های یخچالی و میان یخچالی را تشکیل داده است. بسیاری از دانشمندان معتقدند که اگر تغییرات مداری زمین در آینده نیز مانند گذشته کنترل کننده ی شرایط آب و هوایی زمین باشد. کره زمین در حدود ۲۳ هزار سال دیگر نیز وارد یک دوره جدید یخچالی خواهد شد.



منبع

مهمترین کاج های موجود در ایران

مهمترین کاج های موجود درایران

جنسهای مهم تیره ی کاج عبارتند از :

 

1. کاج:این جنس دارای 80 تا 90 گونه بوده که در نیمکره ی شمالی و کوهستانهای نواحی گرم یافت میشود .

طبقه بندی کاج ها اغلب از روی تعداد برگ های قرار گرفته در غلاف مشترک و فرم مخروط انها انجام می گیرد . کاجها ، بومی ایران نیستند و توسط اشخاص به ایران اورده شده اند . از مهمترین کاجهای موجود در ایرن می توان به موارد زیر اشاره کرد :

کاج ایرانی

- کاج جنگلی

- کاج کاشفی

- کاج سیاه

- کاج سنگی {کاج بادامی}

 

 

p. eldarica- کاج ایرانی

این کاج بومی ایالات الدار گرجستان بوده و از مدتها قبل به ایران وارد شده است و در مناطق مرطوب ونیمه خشک به خوبی رشد میکند. مخروطها به صورت دوتای وسه تای و عمود به شاخه هستند .

 

             

 

p.silvestris- کاج جنگلی

از اروپا وارد ایران شده و درختان کهن سال ان در سفارت انگلیس دیده می شود . تنه ی ان قرمز رنگ و برگها عموما دو بدو در یک غلاف قرار دارند و طول سوزن ها به 7 سانتیمتر میرسد. از این کاج در جنگل کاری استفاده میشود . میوه ها تخم مرغی و تا 5/7 سانتیمتر طول دارند .

 

              

 

 

p.longifolia - کاج کاشفی

این گونه بومی هیمالیا بوده و در اوایل قرن بیستم ابتدا توسط مرحوم کاشف سلطنه به ایران وارد شده و در لاهیجان وجود دارد.

 

            

P. nigra- کاج سیاه

برگهای دوتای به طول 15 سانتی متر ؛میوه ها تخمه مرغی تا 8 سانتیمتر که قسمت داخل برچه ها ، سیاه رنگ است.

              

 

 

- کاج سنگی p.  nigra  

این کاج به علت داشتن دانه های درشت به کاج بادامی مشهور است و بومی نواحی مدیترانه بوده و در شمال ایران کاشته شده است . برهای ان به صورت دو تای به طول 12 سانتی متر و مخروط ان درخشنده و 12 سانتیمتر طول دارد. از دیگر کاجهای موجود در ایران میتوان به کاج حفار و کاج دریای اشاره کرد.


منبع


عناصر هواشناسی

عناصر هواشناسی :

 

واژه تغییر هوا به معنی تغییرات کوتاه مدت جوی است ، اما اصولا تغییر به چه معنی است و چه چیزی تغییر می کند ؟ با دیدبانی از برخی خصوصیات مشخص اتمسفر که مرتب در حال تغییر می باشند و مشخص کردن انها در هر لحظه یا زمان معین ، می توان به چگونگی وضعیت هوا پی برد.

متغیر های مهمی که در تعیین وضع هوا موثر هستند عبارتند از :

 

1- دما

2- رطوبت

3- دید افقی (مه و غیره )

4- ابرها و وضعیت آسمان

5- نوع و مقدار بارندگی

6- فشار هوا

7- باد

 

گرچه عناصر دیگری نیز همیشه دیدبانی شده و در توصیف وضع هوا مورد استفاده قرار می گیرند ، اما انچه مورد برسی بیشتر قرار می گیرد همین موارد مذکور است که همراه با عوامل دیگری که بر انها تاثیر می گذارد برسی خواهند شد . به عبارت دیگر اکثر دیدبانی های جوی بر اساس همین هفت عنصر ذکر شده انجام میگیرد . از عناصر ذکر شد ابر و جهت باد بیش از همه در پیش بینی های جوی موثر هستند .

عناصر جوی را نباید جدا از هم مورد برسی قرار دهیم زیرا کاملا با هم در ارتباط هستند . از بین عوامل هواشناسی دمای هوا مهمترین عاملی است که تغییرات آن باعث ایجاد تغییر در عناصری می شود که ما آنها را تغییر وضع هوا می نامیم .

هوای گرم بیش از هوای سرد بخار آب را در خود جای می دهد . بنابراین با وزش باد گرم و عبور ان از روی سطح مذکور و یا توده های آب سرد سرعت تبخیر افزایش می یابد . حال چنانچه هوای گرم به اندازه کافی سرد شود ، هوای سرد قادر به نگهداری آب اضافی در خود نخواهد بود و بخار آب اضافی به صورت قطرات ریز آب از آن خارج می شود . لذا مشاهده می شود که تغییر دما باعث تغییر رطوبت ، و در نتیجه تشکیل ابر و مه و بارندگی می شود.

 

تغییر دما باعث اختلاف فشار نیز می گردد . اکر بخشی از هوا نسبت به هوای اطراف خود گرمتر گردد منبسط سده و چگالی آن کاهش می یابد ، به طوری که میل به صعود پیدا میکند . چون هوای سرد اطراف نسبت به هوای گرم شده سنگین تر است ، لذا فشار آن نسبت به هوای گرم شده بیشتر خواهد بود .به عبارت دیگر در شرایط فشار مساوی ، فشار سنج در قسمت گرم شده هوا مقدار کمتری را نسبت به هوای سرد نشان می دهد . در چنین شرایطی که فشار در یک نقطه از جو کم و در جای دیگر زیاد می باشد ، جریانی از هوا به نام باد از نقطه ای که فشار هوا در انحا بیشتر است به سمت فشار کمتر است برقرار می گردد . برای تجسم موضوع کاسه پر آبی را در نظر بگیرید که وارونه روی میزی قرار گرفته باشد . به محض اینکه کاسه برداشته شود ، جریان آب در اطراف برقرار می گردد . کاسه اب حالت ان نقطه ای را دارد که فشار هوا در ان زیاد است .

 

 

 

سوراخ لایه اوزون

 

لایه اوزون در قسمت شمالی زمین در سال 1980 بین 15تا20 درصد کاهش پیدا کرده است. برای رفع این مشکل جمعی ازبهترین متخصصان زمین شناسی هر سال برای تحقیق وجستجو دور یکدیگر جمع می شوند .در سال 1992 پروکتیل مونترئال درباره’ لایه اوزون مطالعه و تحقیقی داشت که فهمید بزرگ شدن سوراخ لایه اوزون بستگی به آلودگی هوا و تولید مواد سمّی دارد.در همان سال سازمان ملل متحد و حفاظت از محیط زیست برنامه ای را طرّاحی کرد که این برنامه جهت محافظت و حمایت از محیط زیست و مخصوصا لایه اوزون به نام برنامهUNEPطراحی کرد که این برنامه جهت جلوگیری از تولید مواد سمّی و مواد شیمیایی آلوده کننده،است.مولکولهای اکسیژن(O2) به اکسیژن اتمیک (O) تبدیل می -شوند .اکسیژن اتمیک به سرعت با مو لکولهای بیشتری ترکیب شده و به شکل اوزون می شود .ان پوشش حرارتی که در سطح بالا رشد کرده و سلامتی لایه اوزون را به خطر انداخته است و این مورد باعث شده است که اگر استراتوسفر نباشد ما نتوانیم بدون آن زنده بمانیم . بالای استراتوسفر مقداری از آلودگی مضّر اشعه مادون بنفش را و همچنین تشعشعاتی از خورشید (امواج بین 320 تا 240) را که باعث می شود لایه اوزون آسیب ببیند و همچنین جان گیاهان به خطر بیفتد را جذب میکند.اشعه مادون بنفش با تابیدن نور مولکولهای اوزون را میشکافد ولی اوزون می تواند تغییر شکل بدهد و عکس العمل زیر ازآن حاصل میشود:

 

O+ O2 :مادون قرمز +O3

 

O2+O:O3

 

همچنین اوزون در اثر عکس العمل زیر نابود میشود :

 

O3+O:O2+O2

 

عکس العمل دوم با افزایش پیدا کردن ارتفاع آهسته انجام می شود امّا عکس العمل سوم سریعتر انجام می شود. دربین همکاری عکس العمل ها تمرکز اوزون درحال تعا دل است. دربالای اتمسفر اکسیژن اتمیک هنگا می که اشعه مادون بنفش در سطح بالایی است، پیدا می شود. در اثر حرکت استراتوسفر هوای متراکم تری بدست می آید وجذب اشعه ی مادون بنفش افزایش می یابد و سطح اوزون به حد اکثر و تخمینا" km20می رسد.همراه با تئوری کمپمن یک مشکل نیز وجود داشت که این مشکل در سال 1960 تشخیص داده شد وحقیقت این بود که اوزون به وسیله عکس العمل 4 آهسته حرکت می کرد و دیده نمی شود.

 

گرم شدن زمین ترمیم حفره اوزون را به تعویق می اندازد

 

دانشمندان هشدار داده اند :پدیده گرم شدن زمین می تواند تلاشها برای ترمیم حفره اوزون را که قرار بود تا سال 2050 انجام گیرد،حدود30سال به تعویق اندازد .این مو ضوع به رقم پیشرفتهایی است که بای از رده خارج کردن مواد شیمیایی مخرّب اوزون انجام شده است.

 

طبق گزارشی کاهش فراوانی در مصرف گازهای ساخته دست انسان بنام ((کلروفلورو کربن)) پدید آمده است .اینها گازهایی هستندکه لایه محافظ زمین را می خورند .دانشمندان گفتند:اگر کشورها مصمم به دنبال نمودن این روند باشند ،((حفره داخل لایه اوزون به آغاز به جمع شدن و کوچک شدن خواهد نمودتا اینکه ظرف 50 سال ترمیم خواهد شد . )) این جمع بندی و نتیجه گیری توسط ((مجمع بررسی فرایند های استراتوسفر و نقش آن در آب و هوا )) SPARC)) به عمل آمد .این مجمع از صد ها کارشناس اقلیمی که دسامبر سال 1999در آرژانتین گرد هم آمدندو در سایه توجهات سازمان هواشناسی جهانی تشکیل جلسه دادند،شکل گرفته است.

 

این دانشمندان هشدار دادند: حتّی اگر کاهش مصرف گازهایCFC برآورده شود،پدیده گرم شدن زمین_که نتیجه تولیید گازهای گلخانه ای با وجود کربن به عنوان عنصر اصلی آن است و از سوختهای سنگواره ای بدست می آید _میتواند محلت ترمیم حفره اوزون را چند دهه به تعویق اندازد.به عنوان یک تناقض ، گرم شدن زمین ،جو را در نزدیکی سطح زمین حرارت میدهد اما لایه پایینی ((استراتوسفر )) یعنی جایی را که اوزون قرار دارد همچنان سرد نگه میدارد . این دماهای پایین به ویژه درزمستان مسبب جمع شدن ابرهای استراتوسفر در نواحی قطبی میشود . این پدیده آغازگر واکنشهای نابود کننده اوزون توسط مولکولهای کلری استکه توسط کلروفلورو کربن ها آزاد میشوند. پیش بینی های دایر بر این که حفره اوزون که بالای قطب جنوب قرار دارد، به زودی کوچک خواهد شد با آخرین اطلا عات مغایرت دارد که نشان میدهد که این حفره درحال گسترش است وبه طور بی سابقه ای در چند سال اخیر بزرگ شده است.

 

تاریخچه سوراخ شدن لایه اوزون :

 

 

جریان تاسف بار سوراخ شدن لایه اوزون در لایه زیر استرا توسفر در بالای منطقه انتارکتیکا اولین بار در دهه هفتاد (1970 تا 1979)توسط یک گروه تحقیقاتی به نام BAS کشف شد .این گروه در مورد اتمسفر بالای منطقه انتارکتیکا از یک ایستگاه تحقیقاتی که بسیار شبیه این عکس میباشد مشاهده می گردند.

 

*اطلاعات ایستگاه تحقیقاتی هالی

 

*ایستگاه تحقیقاتی BAS فالکر اولین بار در حالی تحقیقات را انجام داد که اندازه گیری اولیه در سال1985برای اولین بار سوراخ شدن لایه اوزون آنچنان نگران کننده بود که دانشمندان تصور میکردند که دستگاهای اندازه گیری خراب است .آنها دستگاه های دیگری جانشین آن دستگاه ها کردند تا آنکه نتایج بدست آمده اندازه گیری های اولیه را تایید کرد .چندماه بعد که سوراخ شدن لایه اوزون قابل مشاهده بود،(پس از مشاهده سوراخ شدن لایه اوزون تحقیقات قبلی تایید شد)از طرف دیگر اطلاعات ماهواره TOMS سوراخ شدن لایه اوزون را نشان نمی داد ،بدین دلیل که نرم افزارهایی که اطلاعاتی در مورد لایه اوزون میداد به صورتی برنامه ریزی شده بود که لا یه اوزون در منطقه کوچکی موردبررسی قرار می گرفت .بررسی های بعدی ، اطلاعات بدست آمد هنگامی که نتایج گروه BASمنتشر نشد،مورد تایید قرار گرفت و بیانگر این مطلب بود که سوراخ شدن لایه اوزون به طور سریع ودر مقیاس بزرگی بر بالای منطقه انتارکتیکا انجام می شود.

 

اوزون لایه ای را در استراتوسفر تشکیل میدهد که منطقه استوا باریکتر و در دو قطب پهن تر است .میزان اوزون در بالای سطح کره زمین به وسیله مقیاسی به نام DU ((Dobson units))اندازه گیری میشود که این میزان در منطقه استوایی در حدود 260DUاست و به میزان بیشتری در جاهای دیگر است . این در حالی است تغییرات فصلی بسیار وسیعی اتفاق میافتد واین در حالی شکل می گیرد و اشعه ماورای بنفش در لایه استراتوسفر نفوذ میکند یا آن را می شکافد.


منبع

کبک

کبک:

 

پراکندگی:

 

  14 گونه مختلف از این نوع پرنده تا کنون شناسایی شده است. زیستگاه طبیعی این پرنده از کوههای منطقه خاورمیانه و آسیا از شرق یونان و جنوب بلغارستان , آسیای صغیر تا منچوری چین گسترده است. کبک در آمریکای شمالی, هاوایی و نیوزیلند نیز از جمعیت خوبی برخوردار شده است.

 

 زیستگاه طبیعی:

 

  

کبک را می توان در دامنه ها, کوه ها و صخره ها یافت.

 

  

مشخصات ظاهری:

 

  

وزن: از 510 تا 680 گرم با متوسط 595 گرم

 

نرها (با وزن 510 تا 800 گرم) کمی از ماده ها (با وزن 450 تا 680 گرم) از لحاظ طول و وزن بزرگترند. ترکیب پرها در هر دو جنس نر و ماده یکسان است. رنگ این پرنده قهوه ای مایل به خاکستری در بالا و زرد کمرنگ در قسمت شکم است. یک خط سیاه از قسمت جلوی سر آغاز شده و پس از عبور از چشمها و گردن, در قسمت بالای سینه تمام می شود و سر و سینه خاکستری پرنده را از قسمت سفید رنگ گلو جدا می کند. پهلوی پرنده با ترکیبی از رنگ سیاه و شاه بلوطی متمایل به سفید پوشانده شده  و پرهای انتهایی بال, به رنگ شاه بلوطی هستند. نوک, لبه پلکها, ساق و پاهای کبک به رنگ صورتی تا قرمز سیر هستند. اگرچه هر دو جنس نر و ماده ممکن است دارای یک سیخک کوچک در قوزک پا باشند, ولی این معمولا از مشخصات جنس نر است. کبک های نابالغ کوچکتر هستند و به رنگ قهوه ای و خاکستری هستند. در زیستگاه طبیعی این پرنده, رنگ آن بسته به موقعیت جغرافیایی منطقه متغیر است. رنگ پرندگان مناطق خشک تر, بیشتر متمایل به خاکستری و سفید است.

 

  

تولید مثل:

 

جوجه های کبک

 

 

  

فواصل تولید مثل: کبک ها بسته به شرایط محیطی, یک مرتبه در سال تولید مثل می کنند.

 

فصل تولید مثل: از فروردین آغاز شده و بسته به منطقه جغرافیایی ممکن است تا اواخر تیر و اوایل مرداد نیز در مناطق سردسیر ادامه یابد.

 

تعداد تخم ها: از 7 تا 21 عدد

 

مدت زمان خوابیدن بر روی تخم ها: 24 روز به طور متوسط

 

کبک ها تک همسر هستند. نرها با نشان دادن تمایل خود به ماده با کج کردن سر و باز کردن بالها و نمایش آنها در اواخر اسفند اقدام به جفت گیری می کنند. هنگام خشکسالی و کمبود غذا, عمل تولید مثل ممکن است محدود به چند پرنده شود. نرها از ماده ها در مقابل نرهای دیگر محافظت می کنند.

 

 آشیانه کبک از ساقه های ساده که گاهی با پر و خاشاک پوشانده می شود,  در میان صخره ها و یا مناطق پر از بوته و خاشاک, تشکیل می گردد. یافتن آشیانه کبک ها مشکل است و به خوبی تحت مطالعه قرار نگرفته اند.  تعداد تخم ها بسته به شرایط محیطی از 7 تا 21 عدد متغیر است. دوره خوابیدن روی تخم ها معمولا 24 روز است و این عمل معمولا وظیفه ماده است. از اواسط اردیبهشت تا اواسط مرداد, جوجه ها از تخم بیرون می آیند که بستگی به موفقیت تخم اول دارد. جوجه ها در هنگام بیرون آمدن از تخم, باهوش و توانا هستند و می توانند پس از چند هفته, پرواز کنند. پس از گذشت 12 هفته, جوجه ها بالغ می شوند. نرها معمولا تا زمان پرورش جوجه ها با خانواده می مانند, اگرچه بعضی از آنها پس از تخمگذاری ماده, خانواده را ترک و به نرهای دیگر ملحق می شوند. هنوز زمان زیادی تا شناختن کامل عادات تولید مثل کبک ها مانده است.

 

مادر و شاید هم پدر, از جوجه ها مراقبت می کنند تا آنها مستقل گردند.

 

  

رفتار:

 

  

کبک ها در هنگام صبح و بعد از ظهر در روی زمین به چرا مشغولند. آنها مهاجرت نمی کنند و جابجایی های فصلی آنها فقط در ارتفاع است. پرواز کبک معمولا در هنگام احساس خطر انجام می شود و به مسافتهای کوتاه و در سراشیبی محدود است. هنگام عبور از ناهمواریهای سطح زمین, کبکها بر روی پاهای خود جست می کنند و ترجیح می دهند بدوند تا پرواز کنند. گروه اجتماعی اولیه از یک دسته کبک شامل تعداد گوناگونی از بالغ ها و جوجه هایشان تشکیل می شود و بزرگترین گروه ها را می توان در چشمه ها دید. گروههای بزرگتر در زمستان تشکیل می شوند. کبک ها در هنگام شب را زیر بوته ها و یا داخل صخره ها به سر می برند. نرها به طور فعال از قلمرو خود دفاع می کنند.

 

  

ارتباط و قوه ادراک:

 

  

کبک در حالتهای گوناگون, از صداهای مختلف استفاده می کند که به سه دسته تقسیم می شوند: هشداری, جنگی و جنسی. بیشترین صدایی که از کبک شنیده می شود با آوای chuck, chuck ,… است که از هر دو جنس نر و ماده بر می آید که به تدریج به آوای chukar, chukar ,… تبدیل میگردد و از فواصل دور قابل شنیدن است. از این رو نام کبک را Chukar Partridge گذاشته اند.

 

  

عادات غذایی:

 

  

کبک معمولا از گیاهان شامل علفها و دانه های آنها, برگ گیاهان و میوه بوته ها بر اساس فراوانی و دسترسی فصلی تغذیه می کنند.

 

غذاهای جانوری: حشرات

 

غذاهای گیاهی: گیلهان سبز, برگها, دانه ها, حبوبات و میوه ها

 

 

 

اهمیت منفی اقتصادی برای انسان:

 

 

 

کبک به پراکندگی و رشد علفهای هرزه کمک می کند. همچنین کبک مستعد ابتلا به بیماری های مرغی بوده و در مزارع پرورش این پرنده, می تواند آن را به انسان منقل کند.

 

 

 اهمیت مثبت اقتصادی برای انسان:

 

  

کبک Chukar اولین پرنده ای قابل شکار است که در سال 1893 به آمریکای شمالی وارد شده و برای آژانس های شکار در این منطقه ایجاد درآمد کرده است. دشواری شکار این پرنده و وجود آن در دامنه ها و مناطق دوردست, شکار این پرنده را برای شکارچیان جذاب می کند. گوشت کبک نیز از طعم بسیار خوشمزه ای برخوردار است.

 

  

وضعیت بقا:

 

 

نسل کبک ها به صورت جهانی در معرض خطر نیست. در اکثر مناطق, جمعیت آنها ثابت بوده یا در حال افزایش است. با وجو این, با از بین رفتن زیستگاه های طبیعی و شکار بیش از حد, ممکن است بر جمعیت آنها موثر باشد. همچنین انتقال بیماری از مرغ های خانگی و یا بوقلمون ها, می تواند بر جمعیت آنها اثر گذارد.

 

  

 

رفتار کبک ها

 

 

دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی  نویسنده ی صاحب نام معاصر در مقاله ای که اصلا مربوط به زیست شناسی نیست، مطلب جالبی درباره ی رفتار کبک نوشته است. او از جمله نوشته است که: "...کبک یک هواشناس دقیق است و ضمناً قانون تنظیم خانواده را هم مراعات می کند، بدین معنی که در سال های خشکسالی و کم باران، تخم می گذارد ولی از روی تخم برمی خیزد _ و طبعاً تخم ها فاسد می شوند. زیرا می داند که جوجه ها در بهار خشک آن سال بدون دانه خواهند ماند، 



منبع


زنگ گندم

زنگ گندم سه نوع بیماری زنگ به نامهای زنگ ساقه ، زنگ برگ و زنگ خطی روی گندم به وقوع می‌پیوندد. جوشها و لکه‌هایی که خشک و پودری است به رنگهای زرد ، قرمز و سیاه بوده و اندازه آنها روی ارقام مختلف ، در درجات حرارتی ، رطوبتی و نژادی متفاوت می‌باشد. تمام اندام هوایی گیاه علایم بیماری را نشان داده و در بهار و تابستان مشخص‌تر است. زنگها خسارتهای فراوانی را به گیاه گندم وارد می‌کنند. مثلا در آمریکای شمالی محصول سالیانه را به میزان یک میلیون تن کاهش می‌دهند.

زنگ سیاه غلات 

این بیماری در اثر گونه‌ای از بازیدومیستها به نام Paccinia. Graminis f. sp. Tritici ایجاد می‌شود. حوزه جغرافیایی زنگ سیاه غلات بسیار وسیع می‌باشد و یکی از مهمترین بیماریهای غلات در ایران و اغلب کشورهای جهان است. علت گسترش بیماری مربوط به بارانهای بهاره و مساعد بودن شرایط جوی در ماههای فروردین و اردیبهشت است. خسارت زنگ سیاه گندم را می‌توان به یک بیماری حاد تشبیه کرد. در بعضی از مناطق خسارت زنگ سیاه گندم به نحوی است که خوشه‌ها عقیم و پوک شده و فاقد دانه و یا ندرتا دارای دانه‌های بسیار ریز و غیر قابل استفاده می‌باشند. 
نشانه‌های بیماری روی غلات 
در اوایل و اواسط بهار در پهنه برگ و غلاف و براکته‌های گل ، جوش یا تاولهایی بطور پراکنده به رنگ نارنجی بروز می‌کند. با گسترش بیماری جوشها به یکدیگر متصل می‌شوند. به تدریج این جوشها روی خوشکها ،ساقه ،گلوم در سطح بیرونی یا درونی نمایان می‌گردند. جوشها در ابتدا بسته بوده و با رشد کافی ، اپیدرم را باز می‌کنند و اسپورهای بیضی شکل آزاد می‌شوند. این اسپورها رشد کرده و آلودگیهای مجدد را سبب می‌شوند. 
علل همه‌گیری زنگ سیاه گندم 
کشت ارقام حساس گندم در منطقه: بدین ترتیب قابل توجیه است که هر چه ارقام کاشته شده در یک منطقه به نژادهای مختلف زنگ موجود در آن منطقه حساسیت بیشتری داشته باشد، احتمال همه‌گیری و خسارت به محصول زیادتر است. 
وجود نژادهای فیزیولوژیک زنگ و فعال بودن آن در منطقه. 
رشد رویشی مناسب و خوب گیاه. 
دیر رس بودن محصول. 
وجود شرایط جوی مناسب و مساعد در منطقه. 
وجود میزبان واسط مانند زرشک و گسترش جغرافیایی آن در منطقه. 
مبارزه 
استفاده از ارقام گندم مقاوم. 
حذف و ریشه کنی بوته‌های زرشک که قسمتی از مرحله زندگی انگل در روی آن انجام می‌شود. 
مبارزه شیمیایی توسط کاربرد برخی قارچکشها مانند دی کلون ، تری آدیمنول و کربوکسین تیرام. 
 
زنگ برگ یا زنگ قهوه‌ای 
عامل مولد این بیماری گونه‌ای از بازیدیومسیتها به نام Puccinia recondita f. sp. Tritici می‌باشد. زنگ برگ بطور احتمالی وسیع‌الانتشارترین بیماریهای گندم است. اگر رسیدن گندم ، دیر هنگام باشد مانند نواحی کاشت گندم بهاره ، توسعه بیماری بیشتر خواهد بود. 
علایم بیماری 
جوشهایی کروی تا بیضوی و نارنجی قرمز رنگ و شکوفا روی سطح بالایی پهنک برگ گرد می‌آیند. اسپورها به قطر 30 - 15 میکرومتر تقریبا کروی و قرمز قهوه‌ای رنگ هستند و 8 - 3 سوراخ تندش داشته که در دیواره آن پراکنده شده‌اند و دیواره آنها خاردار است. این اسپورها بعد از رشد کردن، موجب آلودگی برگهای دیگر می‌شوند. 
کنترل 
زنگ برگ در دمای بین 15 و 22 درجه سانتیگراد وقتی که رطوبت به حد کافی باشد به سرعت توسعه می‌یابد. این قارچ گاهی همراه با قارچ مولد عامل لکه برگی و لکه گلوم به حالت همکاری ، خسارت فراوانی می‌زنند. در آمریکا با ضدعفونی کردن بذر با بنومیل ، بوتریزو ، فناریمول و تریادیمفون زنگ قهوه‌ای را کنترل کرده‌اند. 
 
زنگ خطی یا زنگ زرد 
عامل مولد این بیماری گونه‌ای از بازیدیومسیتها به نام puccinia. Striiformis است. زنگ خطی منحصر به مناطق مرتفع و سردسیر می‌باشد و در بسیاری از نقاطی که زنگ ساقه و برگ پایدار می‌باشند، دوام می‌آورد. عامل بیماریزا در مناطقی که شبها سرد است بهتر دوام می‌آورد. وجود آن در مازندران ، گرگان ، آذربایجان غربی و فارس گزارش شده است. برای این قارچ میزبان واسطه شناخته نشده است. این قارچ علاوه بر گندم به چاوادار و جو نیز خسارتهای زیادی وارد می‌کند. 
علایم بیماری 
علایم بیماری متفاوت می‌باشد و معمولا در اوایل بهار زودتر از زنگ ساقه و برگ ظاهر می‌شود. جوشها به رنگ زرد بوده و اصولا روی برگها و خوشه‌ها پدید می‌آیند و اغلب به صورت خطوط مشخص و منظمی قرار می‌گیرند. اسپورها به قطر 30 - 20 میکرومتر ، زرد نارنجی رنگ و کروی می‌باشند. دیواره ضخیم و خاردار دارند و دارای 12 - 6 سوراخ تندش هستند. روی خوشه گندم جوشها در سطح شکمی گلومها تشکیل شده و بذر گاهی آلوده می‌شود. این بیماری یکی از خطرناک‌ترین بیماریهای غلات در ایران است و اپیدمیهای آن هر 5 - 3 سال یکبار خسارتهای شدید ایجاد می‌کند. 
مبارزه 
برای مبارزه با این قارچ ، قارچ کشهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته و نتایج هر کدام نسبتا رضایت بخش است. مانند propiconazole ، flutiafole ، Triadimefon ، Tebuconazole


بیماری های گیاهی

بیماریهای گیاهی  (آفات و بیماری های گیاهی)

مقدمه

سلامت و بهبود رشد گیاهان در درجه اول مورد توجه کسانی است که به کاشت گیاهان ، تهیه و توزیع فرآورده‌های گیاهی اشتغال دارند. میزان رشد و باروری گیاهان به فراهم بودن آب و مواد غذایی در خاک و تامین محدوده‌هایی از شرایط مناسب جوی مانند حرارت ، رطوبت و نور بستگی دارد. هر عاملی که سلامت گیاهان را به مخاطره اندازد، ممکن است در میزان رشد و باروری آنها تاثیر منفی داشته باشد و از ارزش آنها و فرآورده‌هایشان بکاهد. بیمارگرهای گیاهی ، شرایط جوی نامناسب ، علفهای هرز و آفات گوناگون عمده‌ترین عوامل تقلیل محصول و یا نابودی گیاهان به شمار می‌روند.

مفهوم بیماری در گیاهان

گیاه سالم یا طبیعی گیاهی است ک بتواند عوامل فیزیولوژیک مختلف خود را به بهترین وجهی که توانایی ژنتیکی آن اجازه می‌دهد، به انجام برساند. هرگاه بر اثر عوامل زنده بیماریزا یا شرایط زیست محیطی چنان اختلالاتی در عملیات فیزیولوژیک بروز کند که گیاه را بیش از حد مشخص از رشد متعارف باز دارد، گیاه بیمار می‌شود. سلولها و بافتهای گیاهان بیمار عموما توسط عوامل بیماریزا تعضعیف و یا تخریب می‌شوند.

تاریخچه آسیب شناسی گیاهی

انسان از زمانهای قدیم نسبت به بیماریهای گیاهی آگاهی یافته است. در کتب قدیم از سوختگیها و سفیدکها همراه با بیماریهای انسان و جنگ به عنوان عامل تنبیه انسان یاد شده است. تئو فراستوس فیلسوف بزرگ یونانی که در 370 - 286 قبل از میلاد می‌زیسته، اولین کسی است که در مورد بیماریهای درختان ، غلات و بقولات مطالعه کرده و مقالاتی نوشته است. رومیها چنان از اثرات دردناک و مخرب زنگهای غلات آگاه بودند که برای خود خدای ویژه‌ای به نام روبیگو خلق کرده بودند تا از آنان در مقابل زنگها حمایت کند. با اختراع میکروسکوپ در اواسط قرن 17 عصر جدیدی در علوم زیستی گشوده شد.

راههای ایجاد بیماری در گیاهان توسط عوامل بیماریزا

 

* تضعیف میزبان با جذب مداوم مواد غذایی از سلولهای آن و استفاده به نفع رشد خود.

* کشتن و یا ایجاد اختلال در متابولیسم سلولهای میزبان در اثر ترشح مواد سمی و آنزیمها و مواد تنظیم کننده رشد.

* انسداد راه انتقال مواد غذایی ، معدنی و آب.

* مصرف و جذب مواد داخل سلولهای میزبان از طریق تماس.

 

طبقه بندی بیماریهای گیاهی

دهها هزار بیماری وجود دارد که به گیاهان اهلی در سراسر جهان صدمه می‌زنند. بطور متوسط هر یک از گیاهان به حدود صد نوع بیماری مبتلا می‌شوند. روشهای زیادی برای طبقه بندی وجود دارد اما مفیدترین روش طبقه بندی بر اساس نوع بیمارگری است که بیماری را بوجود می‌آورد. بر اساس روش مزبور طبقه بندی بیماریها به شرح زیر است.

بیماریهای گیاهی واگیر

 

* بیماریهای که بوسیله قارچها تولید می‌شوند.

* بیماریهایی که بوسیله پروکاریوتها تولید می‌شوند.

* بیماریهایی که بوسیله گیاهان عالی پارازیت بوجود می‌آیند.

* بیماریهایی که توسط ویروسها تولید می‌شوند.

* بیماریهایی که بوسیله پروتوزوآها تولید می‌شوند.

 

بیماریهای غیر واگیر

 

* حرارت ناکافی یا بیش از اندازه آن

* کمبود یا زیادی رطوبت خاک

* نور ناکافی و یا بیش از حد بودن

* فقدان اکسیژن

* لودگی هوا

* کمبودهای مواد غذایی

* مسمویتها و ...

 

اهمیت بیماریهای گیاهی

اهمیت بیماریهای گیاهی برای انسان به علت خساراتی است که در نتیجه بیماری به گیاهان و فرآورده‌های آنها وارد می‌شود. بیماریهای گیاهی ممکن است عامل محدود کننده کاشت یک گیاه در یک منطقه و یا یک کشور بوده و تمام گیاهان یک گونه را که به بیماری بخصوصی حساس هستند، نابود کند. علی‌رغم تفاوتهای موجود از نظر میزان و نوع خسارتهای مالی ناشی از بیماریها ، زارع مطلع و آگاه می‌تواند با استفاده از بهترین رقم مقاوم موجود ، روشهای مبارزه زراعی ، بیولوژیکی و شیمیایی ، نه تنها مدیریت مناسبی برای محصول خود داشته باشد بلکه حتی در سالهایی که دیگر زارعات ضررهای زیادی متحمل شده‌اند، سود بیشتری بدست آورد.

مراحل مختلف ایجاد بیماری

در بیماریهای انگلی گیاهان برای اینکه انگل بتواند به داخل بافتهای گیاه میزبان نفوذ کند و ایجاد بیماری کند مراحل مختلی را طی می‌نماید. این مراحل عبارتند از:

 

* مرحله آغشتگی یا تلقیح

* نفوذ انگل به داخل بافتهای میزبان

* عفونت یا ابتلا به بیماری

* ظهور علایم

* رشد و نمو ، انتشار در گیاه

* زمستان گذرانی عامل بیماریزا

 

انواع بیماری در گیاهان

بیماریهای گیاهی را از نظر میزان پیشروی انگل در گیاه می‌توان به دو دسته تقسیم کرد.

بیماری موضعی

در این حالت پیشروی انگل محدود به اطراف منطقه نفوذ است. این وضعیت در اغلب بیماریهای گیاهی دیده می‌شود. برای مثال می‌توان از بیماری غربالی درختان میوه که عامل بیماری غربالی است نام برد و یا بیماری لکه گرد برگ کرفس.

بیماری عمومی

این بیماری در تمام اندامهای گیاه پخش می‌شود. این حالت در امراض ویروسی و بعضی قارچها که موجب پژمردگی نباتات می‌شود دیده می‌شود.

تشخیص بیماری

در بعضی از مواقع تشخیص بیماری فقط از روی علایم غیر ممکن است. این حالت مخصوص بیماریهایی است که ناشناخته بوده و برای اولین بار دیده می‌شوند. برای اثبات بیماریزایی اصول کخ باید اجرا شود که عبارت است از:

 

* کشت نسج بیمار و جدا کردن انگل یا انگلها.

* تشخیص انگل

* تلقیح انگل تشخیص داده شده به گیاه سالم و ایجاد بیماری و مقایسه علایم بیماری با آنچه که در طبیعت دیده شده است.

 

* جدا کردن مجدد انگل از گیاهی که مصنوعا بیمار شده.

* تشخیص و مقایسه آن با انگل اولی.

 

در این حالت چنانچه بیماری ایجاد شده درست شبیه آنچه که در طبیعت بود، باشد و انگل شناخته شده نیز شباهت داشت، بیماریزایی آن ثابت شده است.

 

منبع

بیماری های انگور

بیماری پوسیدگی سفید ریشه مو

عوامل پوسیدگی ریشه مو از گونه های مختلف قارچی ناشی میشود که خاکزی بوده و به صورت گنده گیا بر روی قطعات چوب و ریشه ها در داخل خاک باقی مانده و به اسانی به دیگر پایه های درختان حمله ور میشود و به صورت انگل زندگی می ککنند.این بیماری بیشتر در نواحی مرطوب که دارای خاکهای رسی غیر قابل نفوذ است به طصورت ناحیه ای دیده میشود.نشانه های ان کندی رشد،ضعیف ماندن بوته ها و به طور کلی از بین رفتن ریشه های فرعی گیاه است.بر روی ریشه الوده و یا در قسمت های زیر پوست پوشش های سفید رنگ متمایل به خاکستری و یا قهوه ای دیده میشود.

روش مبارزه:

حذف پایه های بیمار،ضدعفونی محل کاشت با اهک و یا بخاردهی سمی با استفاده از سمومی مانند کلروپیکرین ومتیل برومید توصیه میشود.

استفاده از پایه های مقاوم در برابر این بیماری و رعایت اصول بهزراعی در جلوگیری و پیشگیری از این بیماری

   

سرخرطومی انگور

این سوسک طلایی سبز رنگ یا مایل به قرمز مسی جزو تیره سرخرطومی ها بوده و علاوه بر انگور به گلابی نارون بید حمله می کند.طول ان 5 تا 7 سانتیمتر بوده و پیش قفسه سینه اش ذوزنقه ای شکل است.سوسکهای نر به نوعی خار در دو سوی سر خود مجهز هستند.شاخکهای چماقی شکل انها به خوبی رشد میکند و بالپوش های پهنی دارند.در اوایل بهار به محرد گرم شدن هوا ظاهر میشوند.خسارت های اولیه بر روی غمچه گل و سپس برگهای جوان بوته انگور می باشد که سبب پارگی و از بین رفتن برگها میشود.پس از جفت گیری سوسک ماده در دمبرگ حفره ای ایحاد کرده و در داخل ان زندگی میکنند.بر اثر این عمل برگها کم کم خشکیده و به صورت لوله ای شکل بدور خود می پیچند.سوسکهای ماده داخل این تونل تخمریزی می کنند.تخمها بیضی شکل زرد رنگ و به طول 1میلیمتر می باشد.تخمها پس از چند روزی به زمین افتاده به لارو تبدیل شده و وارد خاک میشوند وچرخه زندگی خود را طی میکنند تا تبدیل به حشره بالغ شوند.

مبارزه:باتوجه به اینکه زیان ان اقتصادی نیست مبارزه شیمیاایی ضرورت نداد.

   

بیماری پیچیدگی برگها

بر اثر الودگی به این بیماری برگهای گیاه از سوی لبه به سمت پایین پیچ خواهند خورد.به طور معممول در اوائل تابستان برگهای قسمت زیرین بوته حالتی پیچ خواهد خورد و سطح بالایی از رنگ زرد روشن تا قهوه ای تغییررنگ خواهد داد.

در بوته های مبتلا به این بیماری رشد خوه به تاخیر خواهد افتاد و در اغلب موارد نارس باقی خواهد ماند.تشخیص این بیماری مشکل است وعامل اصلی ان شناخته نشده است.

بیماری ویروسی برگ بادبزنی

بر اثر الودگی بوته به ویروس حامل این بیماری برگها تغییر شکل یافتهفرگبرگها کوتاه میشودفبریدگی بسیاری بر سطح برگ پدید می اید و در بعضی موارد نوع ابلقی بر روی برگ دیده میشود.همچنین رشد شاخه ها برگها ومیوه ها نیز به تاخیر می افتد و بوته جارویی شکل میشود.فواصل میانگره نامنظم شده وپسچک ها نازک و کوتاه باقی می ماانند.

ویروس این بیماری توسط نماتد های خاک منتقل میشود.از طریق قلمه زدن این بیماری نیز منتقل میود.

 

 

بیماری سرطان گالی ساقه،حلقه ریشه

بیماریهای عامل این بیماری که در خاک زندگی می کنند قادر هسنتد براحتی از راه زخم وارد یاخته شده و باعث تورم تشکیل غده ویا تومورهای سرطانی کوچک وسفید رنگی شوند.این غده ها در اغاز نرم ورنگ پریده بوده و بتدریج سخت و قهوه ای رنگ میشوند و پس از مدتی نسوج را از بین برده واز یکدیگر جدا می سازند.

روش مبارزه:

قطع شاخه های بیمار،استفاده از ترکیبات اهن مانند ویترپول اهن،سولفات مس ویا دیگر ترکیبات مسی ،سوزاندن بقایای شاخه بیمار و خارج ساختن شاخه های بریده از موستان توصیه میشوود.

ضدعفونی خااک استفاده از قلمه های سالمفدقت در قلمه گیری و جلوگیری از انتقال بیماری از راههای دیگر مبارزه است.

ماده ای بنام باکتیسین که مخلوطی از 2,4-xylenol metacrazol می باشد استفاده از این ماده بر روی اندام الوده باعث از بین رفتن باکتریها شده ولی گال را از بین نمیبرد واسیبی به یاخته های سالم نمی رساند.

  

بیماری لکه سیاه برگ انگور

روش مبارزه برای مبارزه با این بیماری میتوان از سموم قارچ کش مانند کاژیتان مانکوزب ویا زینب استفاده کرد.

بیشتر در موستان های مناطق اذربایجان کرج قزوین و نواحی مرطوب کشور شیوع داشته.این بیماری در نواحی اذربایچان قره چه نام داشته ودر بعضی سالها جز بیماری های مهم این منطقه بشمار میرود.اندام های مورد حمله بیشتر برگهای مو بوده و به ندرت در قسمت های دیگر نشانه هایی ایچاد می کند.در اغاز بیماری نقاط کوچکی در حدود 2تا 4 میلیمتر به رنگ قهوه ای بر روی سطح پهنک برگ دیده میشود که کم کم تغییر رنگ داده و سیاه رنج میشود.قارچ این بیمار پس از پیشروی و پیوستن این نقاط به یکدیگر تمام سطح پهنک را می پوشاند.برگها خشک میشوند.

 

منبع

بیماری پیچیدگی برگ ها

بیماری پیچیدگی برگها

بر اثر الودگی به این بیماری برگهای گیاه از سوی لبه به سمت پایین پیچ خواهند خورد.به طور معممول در اوائل تابستان برگهای قسمت زیرین بوته حالتی پیچ خواهد خورد و سطح بالایی از رنگ زرد روشن تا قهوه ای تغییررنگ خواهد داد.

در بوته های مبتلا به این بیماری رشد خوه به تاخیر خواهد افتاد و در اغلب موارد نارس باقی خواهد ماند.تشخیص این بیماری مشکل است وعامل اصلی ان شناخته نشده است.

بیماری ویروسی برگ بادبزنی

بر اثر الودگی بوته به ویروس حامل این بیماری برگها تغییر شکل یافتهفرگبرگها کوتاه میشودفبریدگی بسیاری بر سطح برگ پدید می اید و در بعضی موارد نوع ابلقی بر روی برگ دیده میشود.همچنین رشد شاخه ها برگها ومیوه ها نیز به تاخیر می افتد و بوته جارویی شکل میشود.فواصل میانگره نامنظم شده وپسچک ها نازک و کوتاه باقی می ماانند.

ویروس این بیماری توسط نماتد های خاک منتقل میشود.از طریق قلمه زدن این بیماری نیز منتقل میود.


فتوتروپیسم ریشه

فتوتروپیسم ریشه: چگونگی تاثیر نور و جاذبه بر شکل گیاه

چکیده: تعامل عوامل تروپیسم می تواند در تعیین شکل نهایی گیاه و ارگانهایش اهمیت زیادی داشته باشد. ما پاسخ های رشد را در ریشه گیاه به عنوان نمونه ای از این تعامل بررسی کردیم. جاذبه نقش برجسته ای در ریشه ریشه و فتوتروپیسم نقش مهمی در جهت رشد کردن اندامهای هوایی گیاه دارد. در نور آبی یا سفید، ریشه فتوتروپیسم منفی دارد اما نور قرمز باعث فتوتروپیسم مثبت در آن می شود.

متن مقاله:

در گیاه گلدار Arabidopsis پیگمانهای حساس به نور به نام فیتوکروم (PAYA) و فتیتوکروم (phyB)B  واسطه پاسخ مثبت ریشه به نور قرمز هستند چون ایجاد جهش ژنی در آنها باعث نقص شدید این پاسخ می شود. فتوتروپیسم منفی نسبت به نور آبی توسط گیرنده های نوری خانواده فتوتروپین اعمال می شود جهش در phyA, phy AB (اما نه در phyB) می تواند مانع این پاسخ به WT شود. تفاوتهای مشاهده شده در پاسخ های فتوتروییک به علت محدودیت رشد نیست چون میزان رشد در بین انواع جهش ها بررسی شد و تفاوت مهمی با رشد WT ندارد. بنابراین تحقیق مانشان می دهد که سیستم های نور آبی و قرمز درگیاه با عمل متقابل با هم رشد گیاه را تنظیم کرده و فیتوکروم نقش کلیدی در اعمال اثر تحریکات متعدد محیطی دارد.

 پاسخ های گیاه به تحریکات محیطی اغلب شامل چند نوع حرکت است. گیاه عمدتا می تواند ۲ نوع حرکت نشان دهد: حرکات تروپیسم و nastic(گرایش) تروپیسم یک رشد جهت دار در پاسخ به یک تحریک است از جمله: فتوتروپیسم در پاسخ به نور و گراویتروپیسم در پاسخ به جاذبه، در حالیکه گرایش پاسخ به تحریکات پیچیده تر است. مثل خمیدگی ، یک حرکت نوسانی. تعامل بین تروپیسم ها و پاسخ های گرایشی می تواند در تعیین رشد نهایی و شکل گیری گیاه بسیار مهم باشد. درریشه اثر گروائی تروپیسم کاملا مشخص است چون جاذبه مهمترین سیگنال برای رشد و تکامل این اندام است. اما تحقیقات اخیر نشان داده اند که گراوئی تروپیسم با سایر پاسخ های تروپیستی از جنله فتوتروپیسم، هیدروتروپیسم، تیگموتروپیسم وارد عمل شده و شکل نهایی کل ریشه را تعیین می کنند. بررسی های فتوتروپیسم توسط Funke, Hubert بررسی شده و اخیرا توسط Shimura, Okada که موتاسیونهای فتوتروپیسم ریشه را جدا کرده اند مورد بازبینی قرار گرفته مشخص شد که در این جهش ها گیرنده نور آبی فتوتروپین شکل دارد. ریشه نسبت به نور آبی و سفید فتوتروپیک منفی است. ولی همین رسپتورهای نوری در ارگانهای هوایی باعث فتوتروپیسم مثبت می شوند. علاوه بر فتوتروپیسم منفی با نور آبی، نور قرمز باعث فتوتروپیسم مثبت در ریشه های اولیه گیاه Arabidpsis می شود پاسخ نوری نسبت به نور قرمز در مقایسه با سایر تروپیسم مثبت ناشی از نور قرمز می تواند در ریشه های فرعی Arabidpsis نیز ظاهر شود. در این مقاله ما فتوتروپیسم های ریشه نسبتاً ضعیف است اما موتاسیون آن باعث نقص در حساسیت به جاذبه می شود. اثر فتوتروپیسم مثبت نور قرمز و منفی نور آبی را در ریشه های Arabidpsis بررسی می کنیم نتایج مانشان میدهد که فیتوکرومهای جاذب نور قرمز، خصوصا phy B, phy A در هر دو نوع پاسخ فتوتروپیسم در ریشه های Arabidpsis نقش دارند.

مواد و روشها

مواد گیاهی و شرایط کشت:

در این آزمایشات ما از نوع طبیعی Arabidpsis Thaliana از اکوتیپ wassilewskija (ws), Ladsberg erecta (Ler) استفاده کردیم . جهش های فیتوکروم مورد استفاده عبارت بودند از PhyAb-1, phy B-1 , phyA – ۲۰۱  خصوصیات آنها درمقاله اخیری که توسط Hennig و همکارانش منتشر شده آمده است. جهش starchless مورد استفاده در این تحقیقات دچار نقص در فسفوکوموتاز (pgm) می باشد و توسط (Ruppel) و همکارانش توضیح داده شده. سطح بذرها استریل شده و در محیط کشتی با خصوصیات زیر که توسط kiss وهمکارانش پیشنهاد شده کاشته شد:

نمکهای Murashig-skoog نمیه قوی با(w/v) 1% سوکروز و MES یک میلی موم (PH=5/5) در ۲/۱% (W/V) آگار بذرها در نور سفید ۷۰-۹۰ Mmolm -2 s -1 جوانه زدند و زمانی که طول ریشه به حدود ۱cm رسید وارد آزمایش شدند.

منابع نوری و سیتسم فیربگ کامیپوتری مورد استفاه در آزمایشات فتوتروپیسم: در بعضی از این آزمایشات نور آبی و قرمز از عبور دادن نور سفید از حبابهای فلورسنت و با استفاده از فیلترهای شیشه ای مشبک بدست  آمد حداکثر طول موج عبور از فیلترهای آبی ۴۹۰nm و برای فیلتر قرمز ۶۳۰ nm بود. در هر دو فیلتر میزان تغییر ۱۲-۱۴M mol m -2 s -1  است. در آزمایشات فتوتروپیسم که با سیستم فیدبک انجام می شوند. دیود منتشر کننده نور قرمز (LED) 660nm و نور آبی در ۴۶۸ nm LED   بکار می رود. بذرهای جوانه زده طوری جابجا شدند که نوک ریشه آنها د رمرکز ظرف کشت قرار گیرد. پس از ۱۲-۱۵ ساعت دوره تعادل، ظرف حاوی بذر بطور عمودی در تاریکی قرار داده می شود و آن با سیستم تصویر برداری دیجیتالی که توسط mullen و همکارانش معرفی شده بررسی می شود. با استفاه از نور مادورن قرمز (۹۴۰ mm LED) و یک دوربین CCD مجهز به کامپیوتر PC از ریشه ها تصویر برداری شد. علاوه بر این یک سیستم کامپیوتری فیدبک برای ایجاد و حفظ زاویه صحیح نوک ریشه نسبت به خط عمود، در مدتی که نور قرمز یا آبی به طور یکطرفه آن را تحریک می کردند، مورد استفاده قرار گرفت.

اندازه گیری انحنا و آنالیزهای آماری: در آزمایشات فتوتروپیسم، ریشه هایی که به طرف منبع نور رشد می کردند زاویه مثبت و آنها که در خلاف جهت نور رشد می کردند زاویه منفی در نظر گرفته شدند. انحنای ریشه بر اساس تغییر زاویه از نقطه شروع تعیین می شد. اهمیت آماری با استفاده از تست یک طرفه (p<0/05) ANPOVA تعیین می شد و در صورت لزوم توسط (P<0/05) Dunnett’s post,Test پیشگیری می شد جائیکه معیارهای تست ANOVA مناسب نبودند، یک تست ANOVA با روش (P<0/05) Dunn برای مقایسه های متعدد مورد استفاده قرار می گرفت. جزئیات اضافی در مورد عکس گرفتن و کل فرآیند توسط Kiss و همکارانش ارائه شده.

نتایج

آزمایشاتی که با تابش پایدار نور یک طرفه به دانه Arabidopsis انجام شد، نشان داد که نور قرمز و آبی اثر معکوسی بر جهت رشد ریشه دارند(شکل ۱) ریشه دانه هایی که حاوی جهش starchless pgm بودند که دچار نقص ر گراوئی تروپیسم می باشند. رشدشان با نور یک طرفه تفاوتهایی را از نظر جهت رشد ریشه نشان می داد بطوریکه ریشه به طرف نور قرمز رشد می کرد و از منبع نور آبی دور می شد. همانطور که Hangarter نیز گفته است، جوانه های اولیه (هیپوکوتیل) به طرف نور آبی رشد کرده و در مقابل نور قرمز جهت خود را تغییر می دهند. این مشاهدات نشان می دهد که ریشه نسبت به نور آبی فتوتروپیسم منفی و نسبت به قرمز فتوتروپیسم مثبت داد. منحنی های مربوط به پاسخ سرعت تغییر برای pgm, wt نشان می دهد که پاسخ فتوتروپیک در  از آشکار شده و در  به حد اشباع می رسد(شکل ۲() همانطور که قبلا نیز گفته شده فتورتروپیسم مثبت در جهش pgm درمقایسه با wt قوی تر است. بالاتربودن پاسخ فتوتروپیک در جهش pgm در سرعت تغییرات بالاتر مشهودند است. واضح است که پاسخ نوری در ریشه نسبتا ضعیف تر از پاسخ نسبت به جاذبه است بنابراین در راستای تلاش جهت جداکردن پاسخ های فتوتروپیسم از سایر پاسخ ها ما از یک تکنیک نسبتا جدید برای بررسی پاسخ های تروپیستی استفاده کردیم که شامل استفاده از یک سیستم فیدبک برای چرخاند دانه بطوری است که نوک ریشه همیشه زاویه خاصی را حفظ کند. در این تحقیق ما زاویه صفر درجه سانتی گراد۰عمود) را انتخاب کردیم. این باعث می شد که بتوانیم فتوتروپیسم را جدا از پیچیدگی های ناشی از تحریکات جاذبه ای بررسی کنیم. تحت این شرایط ریشه فتوتروپیسم مثبت قوی نسبت به نور قرمز نشان می دهد(شکل ۳) علاوه بر این پاسخ بدست آمده با سیستم فیدبک در مقایسه با نتایج بدست آمده از شرایطی که ریشه اجباری در حفظ زاویه نداشت، بسیار برجسته تر و جالب تر بود(شکل ۲) پس از یک دوره نهفته ۲-۱ ساعت، ریشه به تحریک با نور قرمز پاسخ داد و به مدت چند ساعت شروع به خمیدگی کرد و پس از رسیدن انحنا به حد تقریبا ۳۰ درجه سانتی گراد به فاز کفه ای رسید(شکل ۳) بیشترین پاسخ به نور قرمز در گیاهان با واسطه پیگمانهای گیرنده های نوری فیتوکروم اعمال می شود. بنابراین ما می خواستیم ثابت کنیم که آیا فیتوکروم در این پاسخ نوری نقش داردو اگر دارد کدامیک از ۵ عضو ریشه در گیاهان گلدار است در نور آبی یا سفید ریشه فتوتروپیسم منفی نشان می دهد اما نور قرمز باعث پاسخ فتوتروپیسم مثبت می شود. در این مقاله گفتیم که سیتستم فیدبک کامپیوتری که توسط mullen معرفی شده برای بررسی فتوتروپیسم ریشه مفید است چون بطور مشخصی نشان می دهد که پاسخ فتوتروپیک در نور آبی و قرمز افزایش می یابد. ما دریافتیم که پاسخ فتوتروپیک مثبت در سرعت تغییر(fluence rate)  ۰/۱ آغاز شده و تا ۱۰۰ ادامه می یابد. (شکل ۲) fleuence rate  تا حد۱۰ دیده می شود (شکل ۲) بدون هیچ تناقص یا اثر معکوسی بر انحنا غیر از جهت متفاوت فتوتروپیسم مثبت ناشی ازنور قرمز و وابسته به fleuence rate مشابه به فتوتروپیسم منفی ناشی از نور آبی در ریشه گیاه Arabidopsis است و این در گزارش sakai و همکارانش که حداکثر انحنا را در محدوده  گزارش کردند نیز آمده است. ما نسبت قدرت پاسخ های تروپیستی ریشه را بدین صورت ارزیابی کردیم: گروائی تروپیسم > فتوتروپیسمی منفی (نور آبی) > فتوتروپیسم مثبت (نور قرمز) علت اینکه فتوتروپیسم ریشه به مدت چندین دهه مورد مطالعه قرار نگرفته این است که پاسخ ریشه به جاذبه بیشتر از پاسخ فتوتروپیک آن بوده است.

یکی از شاخص های نشان دهنده قدرت تروپیسم ریشه، محاسبه طول دوران نهفته قبل از شروع پاسخ به تحریک است. این دوره های نهفته را می توان با سیستم فیدبک mulken ارزیابی کرد. با استفاده از این روش دوره نهفته برای نور قرمز ۲-۱ ساعت (شکل ۳و ۵) و برای نور آبی ۴۰-۳۰ دقیقه بود(در گیاه Arabidopsis) دوره نهفته گراوی تروپیسم برای همین گیاه ۱۰ دقیقه بود و واضح است که گروائی تروپیسم همانطور که پارامترها نشان می دهد قوی ترین عامل تروپیسم در ریشه است. مثلا منحنی ناشی از گروائی تروپیسم که توسط سیستم فیدبک اندازه گیری شده تقریبا همیشه حالت خطی دارد و به سطح تعادل و کفه ای نمی رسد در حالیکه پاسخ به نور قرمز و آبی پس از یک افزایش خطی به حال کفه ای می رسد.

نقش فیتوکروم در فتوتروپیسم ریشه

نتایج ما نشان می دهد که فیتورکروم در هر دو فتوتروپیسم مثبت و منفی در گیاه Arabidopsis نقش دارد. اولا phy B, phy A واسطه های پاسخ به نور قرمز هستند چون جهش منفرد (و جهش دوبل phy AB ) این پاسخ را به شدت مختل می کند. ثانیا در فتوتروپیسم منفی نورآبی phy) B, phyAB  ولی نه (phyB از نظر پاسخ نسبت به wt مهار می شود. (شکل ۶) به علاوه در تحقیقات اخیر که در گروائی تروپیسم ریشه phy AB و phyB (و نه phy A) از نظر پاسخ نسبت به  مهار WT می شود. چون هر دو نوع جهش منفرد و دوبل باعث اشکال در فتوتروپیسم نور قرمز می شوند. به این نتیجه می رسیم که فتوتروپیسم مثبت نور مرکز مستقیما توسط فیتورکروم تنظیم می شود در حالیکه درگروائی تروپیسم و فتوتروپیسم نور آبی فیتوکروم ها ممکن نقش بیش از اثر تنظیمی داشته باشد. در همه این موارد اختلاف مشاهده شده در پاسخ های تروپیستی، به علت محدودیتهای رشدی نیست چون میزان رشد در بین جهش های مورد آزمایش با نوع طبیعی (WT) تفاوت چندانی نداشت. چندین تحقیق نشان داده اند که فیتوکرومها در تنظیم پاسخ های فتوتروپیستی در جوانه اولیه نقش دارند و نتیجه این تحقیق نیز این را تایید می کند. مثلا Janoudi وهمکارانش گزارش کردند که phy B, phy A برای بروز طبیعی فتوتروپیسم وجود دارد. Parks و همکارانش نشان دادند که phy A اثر فتوترونیک نور قرمز را در جوانه اولیه افزایش می دهد. علاوه بر اثر مستقیم بر فتوتروپیسم مثبت نور قرمز و اثر تنظیمی در فتوتروپیسم نور آبی، phy B, phy A در گراوئی تروپیسم هم نقش دارند مثلا کاهش گراوئی تروپیسم منفی ناشی از نور، بطور همزمان توط این دو عضوخانواده فیتوکروم کنترل می شود. در حمایت از این نتایج، سایر محققین نیز گزارش کرند که عمل phy B, phy A در تکامل دانه در برابر نور، متوقف کردن گراوئی تروپیسم منفی است تا تحریکات فتوتروپیک بتوانند جهت رشد را تعیین کنند. کاملاً بدیهی است که سیستم سیگنال نور آبی و قرمز با یکدیگر تعامل دارند و همچنین با سیستم جاذبه ای در ریشه فیتوکرومها در ۳ تای این سیستم ها را تنظیم می کنند اما ترکیب متفاوتی از فیتوکرومها هر یک از این پاسخ ها را تنظیم می کنند. این تفاوتها می تواند باعث تنظیم متفاوت مسیرهای عبور شینال شودو ممکن است در کنترل اثر تحریکات محیطی با اهمیت باشد.

استفاده از میکروگراویتی برای بررسی فتوتروپیسم ریشه:

 به منظرو بررسی بیشتر از تعامل پیچیده در بین پاسخ  های تروپیستی، ما تحقیقات را طوری برنامه ریزی کردیم که تحریکات جاذبه ای را حذف می کنیم و در طی آزمایش یک شرایط میکروگراویتی وجود داشته باشد. ما داریم یک تحقیق بین المللی در ایستگاه فضایی ISS را طراحی می کنیم و سیستم کشاورزی  (Emcs) Europear Modular از ریشه گیاه Arabidopsis استفاده خواهد کرد. Emcs یک انکوباتور با کنترل اتمسفر دارد و انواع LED’S و یک سیستم دوربین ویدئوئی قابل حمل با قابلیت بالای ثبت جزئیات که ما برای این پروژه نیاز داریم . سیستم کامل روی یک پالت سانترویفوژ متغیر قرار دارد بطوریکه کنترل inflight 1-g قابل اجرات و واسطه levels نیز می تواند انتخاب شود. یک مزیت مهم Emcs این است که سیستم اتومات است چون دسترسی به خدمه در طول فاز اول ISS محدود است. ما در حال حاضر برای طراحی یک سخت افزار آزمایشی منحصر بفرد که در مطالعات فتوتروپیسم EmCS لازم است.، با ناسا همکاری می کنیم. در پایان این پروژه این آزمایشات باید جزئیات بیشتری را درباره فتوتروپیسم ریشه مشخص کنند و اطلاعات جدیدی درباره اینکه چگونه نور قرمز فتوتروپیسم نور آبی را افزایش می دهد بدست دهند و اطلاعات بیشتری در مورد سیتم حسی گیاهان وعمل آنها در مقابل نورهای مختلف و جاذبه فراهم کنند.

منبع